خطاب به همه ی آنان که قهر طولانی می کنند

ساخت وبلاگ
به نام او

 

انسان هایی هستند که موقع حرف و صحبت قهر می کنند و به جای حرف منطقی جواب نمی دهند و بی محلی می کنند. هر چقدر هم بقیه بگویند که بیا و صحبت کن تا مشکل حل شود؛ اینان ناز می آورند و خواستار دریافت احترام فراوان هستند. اینها می خواهند کم نیاورند. به اینها باید گفت:

بیچاره. همه مان در مقابل او که آفریدگار است هیچ هستیم. هم من به سبب گناه هایم بدبختم؛ هم تویی که جواب سلام را بعد از سه روز مداوم نمی دهی هم این گناهت برای بدبختی الی الابد کافیست. بدبخت عزیز، این از کبر توست نه از عقلت. حجت که من و حرفم نیست که احتمالا با شنیدنش بر کبر و عجبت افزوده می گردد. حجت نفس درونت است که انشاءلله به آن مراجعه کرده و از عمق فاجعه آگاه شوی و با همت مردانه این صفت ترسناک را از درونت کمی محو کنی تا حداقل بتوانی قهر با بنده دیگری که خواستار رفع مشکلی است را از وجودت پاک کنی. 

شیطان ابتدا به قربت فرشتگان رسید و سپس به واسطه ی کبری که بر انسان (نه خدا) گرفت دخلش آمد؛ آن هم انسانی که در ظاهر امر رابطه ای به غیر از مخلوق یک خالق یکسان بودن با هم نداشتند. من و تو که در حد آن زمان ابلیس هم نیستیم. طرف صحبتت هم خیلی خیلی فراتر از آن حدود است. چرا خود را آنقدر از کسی برتر می پنداری که جوابش را نمی دهی؟ اگر بدانی خدا این اجازه را به تو نداده، آیا خودت را از خدا هم بالاتر می پنداری که حرفش را عمل نمی کنی؟

فلذا برای نجات خودت از این مهلکه ی مهلکِ کِبر، با خودت رو راست باش. اگر می دانی داری کسی را بی اجازه ی پروردگار می آزاری و آزارت را ادامه می دهی که هم شرک خفیفه می ورزی و هم کفر و هم ظلم به بنده ی خدا. کمی آن دنیا را در نظر بگیر که عاقبت این ظلم به ناس بد چیزی است و توضیحش در اینجا کار من نیست.

ای عزیز، خدایی هست و این خدا دستوراتش را به ما ارزانی داشته. دستور داده که قهر نکنی. گفته بعد از سه روز ادامه قهر هیچ عبادتی را از تو قبول نمی کند. در جایی دیگر گفته که تو را برای عبادت آفریده. تجمیع این دو و درک نتیجه را به خودت واگذار می کنم.

اگر باز به دلیل دیگری داری ادامه قهر میدهی بدان که وقتی طرفت خواستار صحبت بدون منازعه است آن دلیل هرچه باشد از دیگر مهلکات نفست بر می خیزد و باید از آنها به خدا پناه ببری که مکاید نفس بس پیچیده و حیله ی شیطان سنگین است. برحذر باش که مبادا حب دنیا و تعلقاتش باعث این گشته که از دستور پروردگارت سرپیچی کنی و "عبس و تولی" کنی.

هم من هیچم، صفرم، سرتاپا تقصیر و ناسپاسی هستم در مقابل آفریننده ای که این منظومه ی دهشتناک پیچیده ی اکمل را آفریده که هر جایش را نگاه می کنی تمام علما و دانشمندان و من و تو هم روی آن، دست به دست هم دهیم نمی توانیم هنوز هم کوچکترین ذره ای را که بشر شناخته را درست تفسیر کنیم؛ هم تو هیچی.

اگر هیچی، پس اینگونه با اینکارت بر من نپیچ که او شاهد است و چه شاهدی است. شاهد بر نفس است و نیت اعمال. پس از او بترس که نفس من را می بیند که از این کار تو در آزار است و نفس تو را هم می بیند که از روی کبر مقابل دستورش ایستادی و قصد آزار داری و همین دو نفس برای قضاوت او کافی است. قضاوت قضات خارج از علم به نفوس را رها کن که تنها قاضی حقیقی خداست و بعد از او روح خودت. و السلام.

آخرین پست وبلاگ چندرغاز...
ما را در سایت آخرین پست وبلاگ چندرغاز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chenderghaz بازدید : 174 تاريخ : يکشنبه 28 بهمن 1397 ساعت: 16:36